اقتصاد ایران و جهانی شدن
اقتصاد ایران و جهانی شدن
۱۲ نوامبر ۲۰۰۵ ۲۱ بهمن ۱۳۸۴
دولت وملت ایران 27 سال است که در یک دایره بسته ادامه حیات میدهند . با توسل به تعرفه های گمرکی حمایت گرایانه ، سوبسیدهای دولتی ، کنترل های تبعیض آلود قیمتها به معنی باز گذاشتن دست بعضی بخشها مانند مسکن وبستن دست بخشهای دیگر مانند بعضی مواد غذائی عمومی ، محیطی فراهم شده که قیمت اغلب کالاها وفعالیت در اکثر زمینه ها به گونه ای مصنوعی و غیر اقتصادی در مقایسه با قیمتهای جهانی شکل گرفته است . سرمایه گذاریها هم طبیعتأ دنباله رو قیمتها بوده در مکانهائی که نقدأ سود بیشتری میدهد متمرکز شده اند .
وقتی دولت هر ساله حدود 3 میلیارد دلار بنزین به قیمت هر لیتر حدود 600 تومان از خارج میخرد ودر داخل کشور لیتری 80 تومان میفروشد(اینهم نوعی نبوغ اقتصاد من در آوردی است ) ، دیگر سرمایه گذاری در پالایشگاه ها چه لزومی دارد ؟ قیمت اتومبیل در جهان مرتبأ کاهش مییابد ولی در ایران با ایجاد موانع گمرکی وغیر گمرکی مانع ورود آن میشوند وبا بالا نگه داشتن قیمت ، سرمایه گذاری در این رشته سود آور شده وافزایش مییابد . با خرج عمده درآمد نفت در شهرهای بزرگ وبه ویژه تهران هر کس با هر سرمایه ای تلاش میکند خود را به این شهرها برساند وسهمی از درآمد نفت را نصیب خود کند . به این ترتیب تقاضا برای مسکن وزمین افزایش یافته ، قیمت صعود میکند ، سرمایه گذاری نیز در این بخش شدت میگیرد . با ایجاد انواع محدودیت در تجارت آزاد وانواع تغییرات یکشبه قوانین ومقررات و ریسکهای خلق الساعه سیاسی ( مثلأ قطع رابطه ناگهانی مبادلات تجاری با فلان کشور به خاطر اینکه به ما رأی منفی داده ) ، سرمایه ها به سراغ رویه مطمئن تر واردات و صادرات یعنی قاچاق کالا میروند .
این رفتارها که البته عده ای را به جائی میرساند ، کل اقتصاد کشور را علیل ومرم را فقیرتر میسازذ .
پدیده جهانی شدن
جهانی شدن که محور وجوهر دنیای کنونی وآینده میباشد قدرت خود را ، نه آنطور که اغلب تصور میکنند از آمریکا واروپا واین وآن میگیرد ، بلکه از قوانین مقاومت ناپذیر وتعالی بخش طبیعت واقتصاد کسب میکند وبه زودی خود را بر ما هم تحمیل خواهد کرد .
پیشرفت علوم وفن آوری ، بهبود شرایط زندگی عموم مردم و کاهش تفاوت سطح زندگی کشورهای فقیر وغنی بدون تکمیل روند جهانی شدن ممکن نیست . در همه کشورها گروه ها وطبقاتی که مایلند وضع کنونی حفظ شود با این پدیده مبارک به مخالفت برخاسته اند . تظاهرات ، انجمن ها وتلاشهای فراوانی به ویژه در ممالک پیشرفته جهت جلوگیری ویا کُند کردن این حرکت صورت میگیرد .
کاری که بابت آن در کشورهای پیش رفته ساعتی بیست دلار دریافت میکنند هندی ها ویا چینی ها همان کار را با ساعتی یک دلار انجام میدهند . این قبیل تفاوتها به مفهوم اینست که سرمایه ونیروی انسانی وتکنولوژی در سطح جهان باید جابجا شده از نو تجدید سازمان یابد .
تکلیف ما چه میشود ؟
ما 27 سال است که از پیوستن به اقتصاد جهان پرهیز کرده ایم . چه حاصل شده؟ جزفقر وعقب ماندگی ؟ آیا میشود 27 یا 270 سال دیگر هم در جزیره بسته خود زندگی کنیم ؟ خیر این رویداد به زودی سراغ ما هم خواهد آمد وهمه حصارهائی را که به دور خود کشیده ایم در هم خواهد شکست . هر آنچه با معیارهایش خوانائی دارد حفظ کرده وپاداش میدهد وآنچه را با قوانینش سر ناسازگاری دارد با بیرحمی متلاشی میکند .
در آینده نه چندان دور در ایران تمام سرمایه گذاری ها ، تکنولوژیها ، سیستم پولی ، و نقش دولت در همه امور دچار تغییرات اساسی خواهد شد واین امر تغییرات قیمت همه کالاها ، املاک ، خدمات ، دستمزدها وغیره را به شدت زیر ورو واز نو سازمان خواهد داد .
هر تولید کنندهای ، تاجری ، هر شاغل و طالب شغلی اگر این پدیده را از هم اکنون به درستی ببیند وخود را آماده سازد از تیغ شمشیر آن مصون بوده پله های ترقی را خواهد پیمود . در آینده ثابت خواهد شد کسانی که به این امر مهم که در واقع کار فکری میباشد پرداخته اند ده ها وصد ها برابر آنانی که سرگرم خرده چینی و زرنگی های روزانه بوده اند سود خواهند کرد . به عبارت ساده تر هر که این تحول اساسی را به درستی درک کرد سوار بر اسب مراد خواهد شد . آنها که به خواب خرگوشی فرو رفته اند و شبانه روز مشغول بدو بدو هستند ومجال آنرا ندارند که جز به سود وضرر روزانه فکر کنند ، چه بسا هر آنچه را در این سالها بدست آوردهاند از کف بدهند واین گروه اکثریت دارند واز ضرر وزیان تحولات آینده گزیری نخواهند داشت . بازیگران برنده وبازنده فردا با 27 سال اخیر وحتی قبل از انقلاب ایران متفاوت خواهند بود .
ورود وخروج سرمایه از کشور
یکی از فاکتورهائی که در رابطه با جهانی شدن لازم است مورد توجه قرار گیرد ، ورود وخروج سرمایه از کشور در دراز مدت میباشد . حجم دارائی ایرانیان خارج از کشور را بیش از ششصد میلیارد دلار تخمین میزنند . دیر یا زود وبه دنبال اصلاحات بنیادی در نظام سیاسی موجود ویا تغییر آن و عادی شدن روابط ایران با جهان ، بخشی از این سرمایه عظیم ایرانیان همراه با سرمایه های بزرگی که شرکتهای خارجی در اختیار دارند به کشور سرازیر خواهند شد . ورود چنین سرمایه هائی قدرت خرید فراوان ایجاد خواهد کرد . گروهی بر این عقیده هستند که این پولها سراغ ساختمانهای مسکونی واداری وزمین وکارخانجات وشرکتها وسهام خواهند رفت و موجب افزایش شدید قیمت این اقلام خواهند شد . این اعتقاد مستندات فراوانی هم دارد . به عنوان نمونه چند ماه قبل از حمله آمریکا به عراق از آنجا که مسلم شده بود این اتفاق روی خواهد داد وصدام برکنار خواهد شد قیمت شاخص سهام در بغداد به شدت افزایش یافت . واین افزایش در حالی اتفاق افتاد که نگرانی های جنگ معمولأ موجب سقوط سهام میشود . ویا اینکه قیمت ملک در پایتخت افقانستان ( کابل ) به دنبال سقوط طالبان چندین برابر افزایش یافته ودر همان حال قدرت خرید پول افغانستان نسبت به پولهای خارجی به شدت افزایش یافته است .
ولی آیا کافی است که با مقایسه های ظاهری با دیگر کشورها به نتیجه گیری ساده وسریع دست یابیم ؟
آیا بهتر نیست در رابطه با تحولات آینده وقیمتها در ایران به جای مقایسه ساده وکپی برداری از این وآن کشور ، شرایط واقعی ایران و دنیای امروز مستقلأ مورد بررسی وتحلیل قرار گیرد ؟
رشید دمهری