قیمتها در چه مسیری گام برمیدارند ؟

یکشنبه ۸ اردیبهشت  ۱۳۸۷    ۲۷ آوریل  ۲۰۰۸

 از حدود یک سال پیش تا کنون قیمت جهانی برنج  ۳ برابر شده  ، قیمت  جهانی  گندم در ۶ ماه  اخیر حدود  ۲ برابر افزایش یافته و از بهار ۲۰۰۷ تا کنون از هر  تن ۴۰۰ دلار به اوج ۱۳۴۰ دلار رسید . سایر مواد غذائی هم کم یا بیش به همین ترتیب .

و این هم نمودار قیمت جهانی برنج :

قیمت ، فروش و ساخت مسکن در بزرگترین بازار مسکن جهان  یعنی آمریکا از یکسال پیش مرتب در حال کاهش است .

قیمت شاخصهای عمده سهام  آمریکا و اروپا حدود ۳۰ درصد آنچه را در مدت ۵ سال بدست آورده بود در مدت ۴ ماه از دست داد و در ۳ ماه اخیر نیمی از آن را پس گرفته . شاخص سهام چین که پیشتاز همه بود و از مرز  تاریخی ۶۰۰۰   هم گذشته بود و همه جا صحبت از ابر قدرتی نو ظهور بود  فقط در مدت حدود ۶ ماه ۵۰ در صد ارزش خود را از دست داد و در روزهای اخیر به ۳۰۰۰ رسید .

قیمت طلا حدود یک ماه پیش به اوج تازه و تاریخی هر اونس  ۱۰۳۵  دلار افزایش یافت و سپس تا ۸۷۰  دلار کاهش یافت و نفت خام  در همین مدت از ۱۱۲ دلار و  به دنبال  کاهشی کوتاه مدت  در جمعه گذشته با ۱۲۰ دلار بسته شد . 

از این تناقض یا دو گانگی  در نوسان قیمتها چه پیامی میتوان دریافت کرد ؟


 ابتدا  گزیده هائی از نوشته های قبل :

شاخص سهام آمریکا  گرماسنج  دنیا

یکشنبه    ۲۸ امرداد   ۱۳۸۶         ۱۹ اوت ۲۰۰۷

قیمت مسکن در آمریکا ، اروپا وبسیاری کشورهای دیگر نیز به تصور من چاره ای جز کاهش نخواهند داشت و آن هم  کاهشی طولانی تر و شدید تر از آنچه عموم مردم و کارشناسان این مناطق تصور میکنند .

سیم آخر  ؟ 

یکشنبه   اول مهر ۱۳۸۶    ۲۳ سپتامبر   ۲۰۰۷

ورد کلام مقامات بانک مرکزی آمریکا  دو چیز است .  یکی اینکه ماخواهان دلار قوی هستیم  و دیگر اینکه نگران تورم یا  inflation هستیم و با آن مقابله خواهیم کرد . ولی چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند !

احتمال سوم این است که گردانندگان جهانی سیاست و اقتصاد و پولها با توسل به اهرم اصلی خود یعنی بانکهای مرکزی به سیم آخر بزنند ، شتاب ماشین چاپ اسکناس و ارائه وام بی حد و حصر و بی پشتوانه را از وضعیت پر شتاب کنونی پر شتاب تر کنند و دلار و ین ژاپن را بازهم ضعیف تر کنند ، تورم را دامن زنند ، در نتیجه قیمت نفت و فلزات قیمتی و صنعتی را هم رها کنند تا هر جا میخواهد بالا رود    ،  شاخصهای سهام را با انواع  شگردها به قصد کسب سود نجومی تر برای ابرشرکتها و امیدوار نگه داشتن مردم و افکار عمومی یا گیج کردن آنها ،  به این صورت که آنچه را در عمل میبینند و لمس میکنند نتوانند باورکنند  ،  بالاتر و بالاتر ببرند .

چرا قیمتها رکورد  می شکنند ؟

یکشنبه  ۱۲ اسفند  ۱۳۸۶      ۲ مارس   ۲۰۰۸

 یک ویژگی یک سال گذشته این است که از وقتی قیمت مسکن شروع کرد به سقوط  قیمت های شاخصهای سهام افزایش بیشتری یافتند  ، یعنی به تصور من بخشی از پولهای سرخورده از مسکن هم به عنوان مأوا به سهام روی آوردند . و وقتی از حدود ۵ ماه قبل شاخصهای سهام در آمریکا و بقیه کشورهای صنعتی هم  شروع کردند به ریزش  ، پولهای سرگردان در جستجوی سود همگی به تنها جای باقیمانده  ، کمادیتی ها     commodities  یعنی  نفت  ، فلزات قیمتی و صنعتی ، گندم ، جو  ، شکر  ، سویا ،  قهوه  و تا به آخر  ، هجوم آوردند  .  میتوانید به نمودارهای دراز مدت مراجعه کنید و صحت یا عدم صحت این تصورات را ببینید .  حالا اگر این تصورات به واقعیت نزدیک باشد حد اکثر ظرفیت این اقلام برای تحمل قیمت بالا چقدر است ؟

 معمای  تورم

یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۶     ۱۶ مارس ۲۰۰۸

در مجموع اکثر کارشناسان نفت وطلا و نقره و بقیه کمادیتی ها بر این عقیده

هستند که اینها هنوز در اوائل یا اواسط راه هستند و در چند ماه وچند سال آینده

 جای فراوانی برای افزایش قیمت دارند . تصور من این است که این قیمتها به

مرحله لبریز شدن بسیار نزدیک شده اند و به احتمال زیاد و حداقل برای مدتی

 شاهد برگشت نسبتآ سنگین اینها خواهیم بود .

بحران جهانی اعتبار و پیامدها

  یکشنبه  ۲۵ فروردین  ۱۳۸۷     ۱۳ آوریل ۲۰۰۸

اما این گونه credit  که منشأ آن بانکهای مرکزی و در راس آنها فدرال رزرو  میباشند به همراه ابداعاتی  financial innovations in credit and structured finance  که شرکتهای مالی و بازارهای بورس  به نام مشتقات یا  derivatives   و  leverage  خلق نموده اند همچون شمشیر دو لبه عمل میکنند  ، هم قیمتها را به شدت بالا میبرند و هم  سقوط آزاد میدهند . فعلأ  مرحله برگشت در چند ماه اخیر با مسکن و شاخصهای سهام  شروع شده تا در گام بعدی نوبت دیگران هم برسد .


تورم یعنی چه ؟

عموم مردم و بسیاری از تحلیلگران می پندارند فرقی بین تورم و افزایش قیمت نیست و حال آنکه اینها  دو امر متفاوت هستند . افزایش یا کاهش قیمت به تناسب عرضه و تقاضا مربوط میشود و تولید و مصرف در آن نقش بازی میکنند و حال آنکه تورم ناشی از انتشار پول و اعتبار بی پشتوانه است  . 

و بسیاری دیگر تصور میکنند که تورم به رشد و رکود اقتصادی مربوط میشود و میگویند در دوره  رشد اقتصادی تورم و در زمان رکود  سقوط قیمتها  روی میدهد . واقعیت ها نشان میدهد که  اینگونه نیست . تورم  (  افزایش عمومی قیمتها ) پدیده ای پولی است . هر چه قدر بانکهای مرکزی پول بی پشتوانه منتشر کنند به همان اندازه تورم به وجود میآید و به همان اندازه هم جیب مردم زده میشود . مجوز انتشار پول بی پشتوانه را هم با حذف طلا از سیستم پولی جهانی بدست آوردند . و از حدود یک قرن پیش که مراحل مقدماتی حذف طلا را فراهم کردند تورم شروع شد و از ۱۹۷۱ یعنی از حدود ۳۷ سال پیش که طلا را رسمأ از سیسم پولی بیرون کردند  شتابی لجام گسیخته پیدا کرد و  به همین دلیل تناسب فقر و ثروت و همه جنبه های دیگر زندگی مردم با دورانی که طلا تنظیم کننده نظم زندگی بود به کلی تفاوت پیداکرده .  

 حالا چندسالی است که این سیستم پولی و تورم همزاد آن  با بحران روبرو شده که من آنرا آغاز فروپاشی این سیستم میدانم .  با این وجود مانند هر موجودی که عمر طبیعی آن تمام شده باشد  ،  میتوان مدتی و گاهی مدتها با انواع داروها و بالا بردن دوز آنها و عملیات جراحی پر هزینه  او را در قید حیات نگه داشت  ، با سیستم پولی جهان هم دارند همین کار را میکنند .  ولی آیا نشانه های قابل لمسی برای همه  مردم وجود دارند که ببینند اصلأ خود این بحران  واقعیت دارد و یا توهمات من و امثال من است ؟    دو علامت مهم را ذکر میکنم ، قضاوت به عهده خودتان .

 این نوشته تکمیل خواهد شد .

رشید دمهری