قیمت جهانی طلا ، دلار ، نفت ، شاخص ها ی سهام و پندارهای قالبی
و پندارهای قالبی
یکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۷ ۱۲ اکتبر ۲۰۰۸
یکشنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۷ ۱۹ اکتبر ۲۰۰۸
یکشنبه ۵ آبان ۱۳۸۷ ۲۶ اکتبر ۲۰۰۸
یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۷ ۲ نوامبر ۲۰۰۸
فکر و خیال میتواند تا بینهایت پرواز کند . هیچ فکر و خیال و حتی موهوماتی هم نیست که مطلقأ غلط باشد و ذره ای هم که شده واقعیتی را آشکار نکند . کافی است که به هر دلیلی پنداری در مغز فردی یا گروهی از مردمان شکل بگیرد ، به آن عمل میکنند و بعد !!! . زندگی واقعی هم آنقدر حوصله دارد که به همه اندیشه ها نه فقط فرصت خود نمائی بلکه مجال افراط هم بدهد . ولی همین زندگی هم خط قرمزها ، تناسب و تعادل و عدالت خاص خودش را دارد ، و سرانجام اندیشه ها و کردارهای نیک را پاداش و غیر این را مکافات میدهد .
نمونه اول پندارها : شاخص های سهام
در میان نظریه پردازان و معامله گران بورسهای جهانی رایج است که که هرگاه بانکهای مرکزی نرخ بهره را پائین آورند ویا اگر پول و اعتبار تزریق کنند و یا با زبان تند و تیز بگویند فلان و بیسار خواهیم کرد ، سهام ها افزایش خواهند یافت .
در هفته گذشته همه دولتها و بانکهای مرکزی مهم جهان تمام این کارها را با قدرت انجام دادند . همه صاحبان قدرت و پول و قانون که زبانأ و عملأ اراده کردند وضعیت بهبود یابد ، مردم صاحب سهم هم ، که کم نیستند ، همین را میخواستند حتی آنها هم که سهام هم ندارند مانند بسیاری از کارگران وغیره هم خواهان جلوگیری از رکود اقتصادی و نگران بیکار شدن بودند . پس در این میان و با و جود همه آن بادهای موافق این چه نیروی مرموزی بود که در هفته گذشته توانست دست رد به آنها زند و قیمت شاخصهای سهام همه کشورها را به گونه ای پائین آورد که در تاریخ بورسهای جهان بیسابقه بوده ؟
نمونه دوم : طلا
یکشنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۷ ۱۹ اکتبر ۲۰۰۸
خلاصه یکی از پندارها یا نظریه پرطرفدار در بازار جهانی طلا این است : وقتی بانکها و پولهای کاغذی دچار بحران و بی اعتباری میشوند طلا تنها جای امن یا safe haven است .
به گفته تحلیل گران نظریه فوق در این هنگام مردم به طلا هجوم میآورند و قیمت آن مانند موشک بالستیک با آسمان میرود .
طی یک ماه گذشته دو نوسان روزانه بی سابقه در تاریخ طلا به لحاظ عددی روی داد .
- در روز ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۸ اعلام شد که دولت آمریکا به بزرگترین شرکت بیمه این کشور بیمه این کشور AIG به دلیل اینکه دچار مشکل مالی شده مبلغ ۸۵ میلیارد دلار کمک کرده است . در حقیقت حفظ آبرو کردند و گر نه این شرکت در عمل ورشکست شده و قیمت سهام آن از ۷۳ دلار در یکسال قبل و با وجود هم حمایتها اکنون به ۲ دلار رسیده . تقریبأ در همین زمان بانک Bear Stearns هم ورشکسته شد . در آن روز بورسهای سهام جهان نگران شدند و شاخصهای عمده جهان حدود ۵ درصد فرو ریخت .
به هرصورت نگرانی های سابق در این روز دامنه بیشتری گرفت و بنا به گفته گزارشگران به همین دلیل قیمت جهانی طلا بیسابقه ترین افزایش قیمت روزانه تاریخ خود را تجربه کرد و فقط در این روز هر اونس ۹۳ دلار افزایش یافت ( از ۷۷۷ تا ۸۷۰ ) . هجوم از صندوقهای سرمایه گذاری با معاملات کاغذی طلا شروع شد و به سیل خریدهای نقدی مردم کوچه و بازار هم سرایت کرد و در روزهای بعد هم کم یا بیش ادامه داشت و این هم برگزیده ای از مقاله Financial Times در تاریخ ۱ اکتبر :
the investment demand for gold coins has reached stratospheric proportions. Said one member of the London Bullion Market Association, "There is an enormous pick-up in investment demand [for gold]. I have never seen a market like this in my 33-year career. The gold refineries cannot produce enough bars.
-
در روز ۱۰ اکتبر و به دنبال ورشکستگی چندین بانک بزرگ آمریکائی و بعضأ اروپائی التهاب و وحشت با شدت بیشتری همه دنیا را فرا گرفت به طوری که شاخصهای عمده سهام آسیا ، اروپا و آمریکا با بزرگترین سقوط روزانه خود در چند ماه اخیر را که حدود ۱۰ درصد بود ، مواجه شدند .
با و جود همه این رویدادهای منفی قیمت طلا کاملأ بر خلاف انتظار عمومی مردم و تحلیل گران نظریه فوق در این روز نه فقط به بالا جهش نکرد بلکه بیشترین سقوط روزانه در حداقل دو دهه اخیر را ثبت کرد . قیمت هر اونس طلا در این روز هر اونس ۱۰۳ دلار کاهش یافت ، از ۹۳۰ به ۸۲۷ .
شاخص داوجونز dow 30 که مهمترین شهخص سهام آمریکا و دنیا میباشد از ۱۱۱۰۰ در روز ۱۷ سپتامبر به ۷۸۵۰ در روز ۱۰ اکتبر نزول کرد و هفته منتهی به ۱۰ اکتبر بیشترین سقوط هفتگی تاریخ داو جونز بود و گویا آن safe haven از طلا رخت بربسته بود .
و این هم گزیده ای از DJ MarketWatch :
"Gold prices tend to rise when the economy falls into troubles; but its recent slumps have defied conventional wisdom
اگر پندار فوق معتبر می بود لابد میبایست قیمت طلا در این فاصله به دو هزار دلار یا بیشتر میرسید که البته چنین انتظاراتی هم وجود داشت .
مردم نیازها ، آرزوها ، و منافع کوتاه مدت خود را دنبال میکنند و عمومأ دیگر توجهی ندارند که ببینند زندگی و طبیعت دنیای واقعی چه نیازی و شرایطی دارد . حتی تناقض ها را هم در نظر نمیگیرند و یا ندیده میگیرند . یک نمونه از از تناقض ها و یا مقایسه هائی که کمتر کسی از آن صحبت کرد یا جدی گرفت و شاید هم گفتند انشاالاه خیر است را مطرح میکنم :
نقره فلزی است زینتی و مهمتر از آن صنعتی و کاربرد آن به ویژه در صنایع مدرن از اهمیت زیادی برخوردار است .
طلا فلزی است که حدود ۹۸ درصد آن مصرف زینتی دارد و به معنی واقعی کلمه اصلأ مصرف نمیشود . از زیر به روی زمین آورده میشود و مرتبأ برموجودی آن افزوده میشود . از حالت شمش ۹۹۹۹ به زیور آلات و دو باره آب میشود و به به حالت شمش در می آید و این چرخه ادامه می یابد . از این لحاظ نقره بیشتر مصرف واقعی دارد و بازیافت آن هم ناچیز است .
از لحاظ معادن در مجموع طلا وضعیت بهتری دارد و معادن طلای خالص نسبتأ فراوان . معادن مستقل نقره نسبتأ کم است . نقره بیشتر به عنوان یکی از محصولات فرعی معادن مس ، روی ، سرب و آلومینیم به عمل می آید .
طلا به عنوان پول واقعی هزاران سال است که مقام و امانت داری خود را حفظ کرده و خواهد کرد چه حکومتها آنرا به رسمیت بشناسند چه نشناسند ، قیمت آن هزار دلار باشد یا یک دلار . طلا در مجموع قدرت خرید را در دراز مدت و حتی میان مدت حفظ میکند علاوه براینکه امکان نقد شوندگی آن بی نظیر است . به عنوان نمونه قدرت خرید طلای هم اکنون ۸۰۰ دلاری نسبت به چند ماه پیش که هزار دلار بود میتواند نفت ، مسکن ، سهام و غیره حتی بیشتری بخرد .
ولی نقره خواص همه فلزات قیمتی و صنعتی را یکجا در خود دارد ، هم کاربرد پولی دارد ، هم زینتی ، هم صنعتی به ویژه صنایع تکنولوژی بر . قیمت جهانی نقره نه فقط نرخ این فلز بلکه وضعیت اقتصاد دنیا را هم به علت ویژگیهائی که دارد به نسبتی بازتاب میدهد .
با توجه به این قیاس های محتوائی میپردازم به مقایسه نوسان دراز مدت و میان مدت این دو فلز و منطق روابط این دو حداقل تا به امروز .
قیمت جهانی طلا از ابتدای قرن بیستم تا ۱۹۳۵ حدود ۲۰ دلار بود . سپس دولت آمریکا اعلام کرد طلا را به قیمت ۳۵ دلار ، که تقریبأ دو برابر قیمت آن در کشورهای دیگر بود ، خریداری میکند . انبوهی طلا از سایر نقاط دنیا به طرف آمریکا سرازیر شد و در نتیجه عمده طلای دنیا در این کشور جمع شد . هدف امریکا این بود که بعدأ براساس حجم طلای خود دلار را به عنوان پول اول دنیا جایگزین پوند انگلیس کند .
در سال ۱۹۴۴ با امضای پیمان معروف به bretton woods آمریکا به هدف خود رسید و مهمترین کشورهای دنیا دلار آمریکا را به عنوان پول اصلی جهان پذیرفتند . آمریکا هم تعهد کرد در هر زمان به دارندگان دلار در صورت درخواست معادل آن طلا بدهد و به عبارت دیگر دلار کاغذی سند طلای نقدی بود .
در سال ۱۹۷۱ دولت آمریکا اعلام کرد دیگر به دارندگان دلار طلا تحویل نخواهد داد . و بعد از مذاکرات با کشورهای مهم صنعتی طلا به کل از سیستم پولی جهان حذف شد . از آن به بعد مانع عمده چاب بی حد و حصر اسکناس و وام از میان برداشته شد و تورم پر شتاب هم آغاز شد .
رابطه کلی نوسان قیمت طلا و نقره از سال ۱۹۷۱ تا به امروز در مجموع به این صورت بوده که در طی دوره های افزایشی نقره به مقدار و با شتاب بیشتری افزایش یافته و در دوره های کاهشی هم نقره با شتاب و اندازه بیشتر از طلا کاهش یافته .
قیمت جهانی طلا از ۱۹۷۱ از هر اونس ۳۵ دلار به ۸۵۰ دلار در ۱۹۸۰ افزایش یافت . در همین مدت قیمت جهانی نقره از هر اونس حدود نیم دلار به اوج ۴۵ دلار افزایش یافت . به عبارتی نقره ۹۰ برابر و طلا ۲۵ برابر افزایش یافتند .
از سال ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۰۰ مدت تقریبأ بیست سال طلا روند اصلی کاهشی داشت و در نهایت در سال ۲۰۰۰ به هر اونس ۲۵۰ دلار کاهش یافت . در همین مدت نقره از ۴۵ دلار به حدود ۴ دلار کاهش یافت . در اینجا نقره ۹۱ در صد قیمت خود را از دست داد و حال آنکه طلا ۷۰ در صد .
از سال ۲۰۰۰ تا اوائل ۲۰۰۸ که دوره افزایشی بود رابطه این دو ضمن اینکه از همان الگوی سابق پیروی میکرد گرایشی کاملأ متفاوت و معنادار نسبت به دوره افزایشی ۱۹۷۱ - ۱۹۸۰ قابل مشاهده بود .
قیمت جهانی طلا از ابتدای قرن بیستم تا ۱۹۳۵ حدود ۲۰ دلار بود . سپس دولت آمریکا اعلام کرد طلا را به قیمت ۳۵ دلار ، که تقریبأ دو برابر قیمت آن در کشورهای دیگر بود ، خریداری میکند . انبوهی طلا از سایر نقاط دنیا به طرف آمریکا سرازیر شد و عمده طلای دنیا در این کشور جمع شد . هدف آمریکا این بود که بعدأ براساس حجم طلای خود دلار را به عنوان پول اول دنیا جایگزین پوند انگلیس کند .
در سال ۱۹۴۴ با امضای پیمان معروف به bretton woods آمریکا به هدف خود رسید و مهمترین کشورهای جهان دلار آمریکا را به عنوان پول اصلی دنیا پذیرفتند . آمریکا هم تعهد کرد در هر زمان به دارندگان دلار در صورت درخواست معادل آن طلا بدهد و به عبارت دیگر دلار کاغذی سند طلای نقدی بود .
در سال ۱۹۷۱ دولت آمریکا اعلام کرد دیگر به دارندگان دلار طلا تحویل نخواهد داد . و بعد از مذاکرات با کشورهای مهم صنعتی طلا به کل از سیستم پولی جهان حذف شد . از آن به بعد مانع عمده چاب بی حد و حصر اسکناس و وام از میان برداشته شد و تورم پر شتاب هم آغاز شد .
رابطه کلی نوسان قیمت طلا و نقره از سال ۱۹۷۱ تا به امروز در مجموع به این صورت بوده که در طی دوره های افزایشی نقره به مقدار و با شتاب بیشتری افزایش یافته و در دوره های کاهشی هم به عکس نقره با شتاب و اندازه بیشتر از طلا کاهش یافته .
قیمت حهانی طلا از ۱۹۷۱ از هر اونس ۳۵ دلار به ۸۵۰ دلار در ۱۹۸۰ افزایش یافت . در همین مدت قیمت جهانی نقره از هر اونس حدود نیم دلار به اوج ۴۵ دلار افزایش یافت . به عبارتی نقره ۹۰ برابر و طلا ۲۵ برابر افزایش قیمت یافتند .
از سال ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۰۰ مدت تقریبأ بیست سال طلا روند اصلی کاهشی داشت و در نهایت در سال ۲۰۰۰ به هر اونس ۲۵۰ دلار کاهش یافت . در همین مدت نقره از ۴۵ دلار به حدود ۴ دلار کاهش یافت . در اینجا نقره ۹۱ در صد قیمت خود را از دست داد و حال آنکه طلا ۷۰ در صد .
از سال ۲۰۰۰ تا اوائل ۲۰۰۸ که دوره افزایشی بود رابطه این دو ضمن اینکه از همان الگوی سابق پیروی میکرد ، گرایشی کاملأ متفاوت و معنادار نسبت به دوره افزایشی ۱۹۷۱ - ۱۹۸۰ قابل مشاهده بود .
در دوره افزایشی اخیر طلا از ۲۵۰ به ۱۰۳۵ و نقره از ۴ به ۲۱ که در اینجا هم طلا ۴ برابر و نقره ۵ برابر افزایش نشان دادند . ولی در این دوره ۸ ساله اولأ نقره عمومأ دنباله رو طلا بوده و در افزایش تأخیر و کندی نشان میداد ، دومأ طلا از اوج سابق خود ۸۵۰ دلار هم بالاتر رفت ولی نقره به نیمه اوج سابق خود ۴۵ دلار هم نرسید . این وضعیت نقره از نظر من بازتاب دهنده و تأیید کننده ضعف اقتصاد جهانی به ویژه اقتصاد کشورهای توصعه یافته بود . اگر غیر از این بود و اقتصاد جهانی سالم و پایداری وجود داشت هنگامی که قیمت جهانی طلا از ۱۰۰۰ دلار فراتر رفت نقره هم قاعدتأ میبایست از هر اونس ۱۰۰ دلار بالاتر میرفت . این تکنیک و با همخوانی با سایر تکنیکها و شاخصهای سهام و مطالب فاندامنتال مورد نظر من موجب شد که در نوشته معمای تورم یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۶ ۱۶ مارس ۲۰۰۸
آخرین قیمت ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ ۱۴ مارس ۲۰۰۸ :
شاخص دلار ۷۲ یورو به دلار ۵۶/۱ نفت بشکه ای ۱۱۰ دلار
طلا هر اونس ۱۰۰۴ و نقره ۲۱ دلار .
بنویسم : در مجموع اکثر کارشناسان نفت وطلا و نقره و بقیه کمادیتی ها بر این عقیده
هستند که اینها هنوز در اوائل یا اواسط راه هستند و در چند ماه وچند سال آینده
جای فراوانی برای افزایش قیمت دارند . تصور من این است که این قیمتها به
مرحله لبریز شدن بسیار نزدیک شده اند و به احتمال زیاد و حداقل برای مدتی
شاهد برگشت نسبتآ سنگین اینها خواهیم بود .
در چند ماه اخیر هم میبینم همان الگوی سابق هنوز به قوت خود باقی است . طلا از ۱۰۳۵ به ۷۸۴ دلار در ۱۷ اکتبر ۲۰۰۸ کاهش یافته که ۲۴ در صد افت را نشان میدهد . در همین مدت نقره از ۲۱ به ۹ دلار سقوط کرده که میشود منفی ۵۷ درصد .
نمونه سوم دلار امریکا :
یکشنبه ۵ آبان ۱۳۸۷ ۲۶ اکتبر ۲۰۰۸
در بازارهای مبادله ارز یا forex هم پندارهائی قالبی یا کلیشه ای وجود دارند که محتوائی یا فاندامنتال محسوب میشوند و به عنوان ابزاری برای پیشبینی نوسان نرخ تبدیل ارزها به نحوی رایج مورد استفاده قرار میگیرند :
بطور خلاصه : اخبار و آمار اقتصادی و حتی سیاسی و نظامی و تروریستی ، بدهی یا مازاد درامد خارجی ، کسر بودجه دولت یا به عکس ، نرخ بهره ، افزایش یا کاهش شاخص های سهام و از این قبیل مورد توجه و مطالعه قرارمیگیرند جمع و تفریق و جمع بندی میشوند و مطابق مثبت یا منفی بودن نتیجه و در رابطه با دو ارز معین پیش بینی صورت میگیرد . ببینیم در عمل چه میشود :
روزانه : در ساعتی که از قبل مشخص شده یا نشده ، خبری یا آماری اقتصادی فرضأ در رابطه با آمریکا اعلام میشود ، خبر مثبت تلقی میشود دلار با شدتی کم یا زیاد تقویت میشود . روز دیگری باز در رابطه با آمریکا خبری باز هم مثبت و با همان شدت یا بیشتر منتشر میشود ولی اینبار دلار نه تقویت بلکه به درجه ای تضعیف هم میشود . عکس این رفتار هم فراوان مشاهده شده .
میان مدت : از چند ماه پیش و به ویژه در یکی دو ماه اخیر تا دلمان بخواهد خبرهای وحشتناک از آمریکا به گوش خاص و عام رسید . در چند ماه پیش نرخ مبادله یورو به دلار ۶۰/۱ بود . اگر به فردی که به آن پندارها خوگرفته بود و در این مدت فرضأ هیچ خبری از اوضاع نداشت بگویند آقا امریکا و بانکهایش دچار این مصیبتها شدند حدس میزنی وضع یورو به دلار چه شده باشد لابد میگفت ۲ به ۱ و شاید ۳ به ۱ شده باشد . با این وجود در این مدت دلار با شدتی کم سابقه تقویت شد . هر بار نرخ بهره دلار پائین تر آمد دلار بالاتر رفت . هر چه بانکهای آمریکا بیشتر ورشکسته شدند دلار نیرومندتر شد . خلاصه اینکه هر چه خبر منفی تر شد دلار قویتر گشت .
دراز مدت : نرخ پایه بهره بانکی ین ژاپن در سال ۱۹۹۰ ۶ درصد بود از آن موقع به بعد طی مراحلی سر انجام نرخ بهره ین به صفر رسید و بعد افزایش یافت و به ۲۵/۰ و در حال حاضر فقط نیم در صد است و در این مدت متوسط نرخ بهره دلار آمریکا حدود ۴ در صد بوده . از ۱۹۹۰ شاخص سهام عمده ژاپن از حدود ۳۵۰۰۰ مرحله به مرحله سقوط کرد و جمعه قبل به ۷۶۰۰ رسید . اقتصاد ژاپن در این مدت در مجموع در وضعیت رکود بوده . با این همه قدرت یه ژاپن به دلار آمریکا از ۱۹۹۰ تا جمعه گذشته ۲۴ اکتبر ۲۰۰۸ تقریبأ دو برابر شده . دولار به ین ژاپن در سال ۱۹۹۰ ۶۰/۱ بود و جمعه قبل ۹۰/۰ را هم ثبت کرد .
از این گذشته در یکی دو ماه اخیر خبرها و آمارهای اقتصادی در مورد اروپا و ژاپن تقریبأ یکسان و چندان هم منفی نبود ولی یورو به دلار امریکا شدیدأ سرپائینی رفت و حال آنکه ین ژاپن به دلاربه سرعت سربالائی . چه جوری میشود این اعمال ضد و نقیض را با آن پندارها آشتی داد؟ و یا اینکه ماجرا از جای دیگری آب نمی خورد ؟
نفت :
یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۷ ۲ نوامبر ۲۰۰۸
قیمت نفت به واسطه عوامل مادی و روانی خاص خودش افزایش و کاهش میابد . ولی مردم نیاز دارند که توجیه خاص خودشان را داشته باشند و در اینجا است که آشفته بازاری یا معجونی از واقع بینی و پندارگرائی ذهن همه را به خود مشغول میکند . یکی از پندارهائی که از واقعیتی شروع میشود و به توهم منجر میشود اینست :
(قیمت نفت از ۱۰ سال پیش تاکنون ده برابر شده ودلیل آنرا ، کم شدن ارزش دلار ، تورم ، و عرضه و تقاضا میدانند . به نمودار شاخص دلار و تورم سالیانه این ده سال که مراجعه میکنم چنین منطقی را نمیتوام بپذیرم . در را بطه با عرضه و تقاضا کارشناسان سازمان اوپک و بسیاری کارشناسان دیگر بارها ابراز داشته اند که قیمت کنونی نفت به عرضه و تقاضا ارتباطی ندارد . به گفته کارشناسی میانگین هزینه تولید نفت در جهان حدود ۷ دلار است وبه نظرم خیلی دور از واقعیت نیست . اگر هزینه ۱۰ دلارهم باشد هر بشکه ۹۰۰ درصد سود دارد . بنابراین سود آوری در هیچ رشته ای به گرد پای نفت هم نمی رسد . شکاف بازدهی سرمایه نمیتواند خیلی دوام بیاورد و طبعأ باید انتظار داشت سرمایه های فراوان به سمت این رشته و انرژیهای جایگزین جذب شوند و از قرار معلوم این کار صورت گرفته و دارد شدت مییابد . چاه های قبلأ غیر سود ده دوباره دارند فعال میشوند ، استخراج نفت از شن های نفتی شتاب بیشتری یافته ، تولید سوخت اتانول و برق بادی و خلق تکنولوژی های کم مصرف هم که به جای خود .)