چراء سقوط ؟
چراء سقوط ؟ یکشنبه ۱۸ ژوئن ۲۰۰۶ ۲۸ خرداد ۱۳۸۵
قیمت جهانی طلا در هر لحظه آئینه تمام نمای همه نیروهای مادی و روانی متضاد در صحنه جهانی میباشد و بنابراین بر ساحت آن هیچگونه جسارتی روا نمیباشد . با این وجود طلا همواره و به ویژه در قیمتهای نسبتأ بالا یا پائین دوستان و دشمنان قسم خورده فراوانی دارد که هیچ گاه به واقعیت گردن نمی نهند و یا آنرا درک نمیکنند و در تخطئه یا کاذب نامیدن و بد گوئی کردن از قیمت از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنند . اگر شخص به مکانیسم تعیین کننده قیمت باور داشته باش واز لحاظ روانشناسی متعادل و منصف باشد دچار احساسات زیان آور ضدیت با قیمت نخواهد شد . دائمأ و به گونه ای تعصب آمیز در دسته نظر بالاها bull و یا نظر خراب ها bears بودن نه تنها هنر نیست بلکه تا اندازهای نشانه عدم استقلال فکری و نیاز فرد به پوشش و پناه فکری باند معینی میباشد . با این مقدمه میپردازم به مهمترین انگیزه هائی که به زعم گزارشگران و تحلیلگران جهانی در رابطه با سقوط اخیر قیمت طلا نقش ایفا کردند . این نمودار نوسانات یک سال اخیر میباشد .
http://stockcharts.com/h-sc/ui?c=$gold,uu[m,a]dahlnyay[dd][pb50!b200][vc60][ilb14!lh14,3!la12,26,9]
رسانه ها و تحلیلگران چه میگویند ؟
نرخ بهره
بسیاری افزایش نرخ بهره دلار و پولهای عمده دیگر مانند یورو و ین را موجب سقوط قیمت طلا دانستند . دو سال است که بانک مرکزی آمریکا ۱۶ بار نرخ بهره دلار را افزایش داد و از یک به پنج در صد رسانید و در تمام این مدت حرفی از تأثیر آن بر کاهش قیمت طلا نبود ولی در یک ماه اخیر که نرخ بهره دلار تغییری نکرده است و بهره ین ژاپن هم در حد صفر باقی مانده و فقط یورو از ۵۰/۲ به ۷۵/۲ افزایش یافته است ناگهان همه صحبت از تأ ثر نرخ بهره در کاهش فیمت طلا به میان آورده اند .
تورم
از ۵ سال پیش تاکنون و به ویژه از یک سال قبل که قیمت طلا حدود ۴۲۰ دلار بود و به ۷۳۰ دلار رسید همه از تورم به عنوان یکی از عوامل مهم افزایش قیمت طلا یاد میکردند ، چگونه است که اینبار و به ویژه دو هفته اخیر تورم و انتظارات تورمی را عامل کاهش طلا میدانند ؟
رکود اقتصادی جهان
همواره در تحلیلهای اغلب مفسران طلا از رکود اقتصادی جهان به عنوان عاملی در جهت افزایش قیمت طلا یاد میشد و هنوز هم میشود و با این استدلال که هنگام رکود اقتصادی در جهان ، سهام شرکتها و املاک در معرض سقوط قرار میگیرد و مردم با فروش آنها به خرید طلا روی میآورند .
ولی در یک ماه اخیر اغلب رسانه ها نگرانی از رکود اقتصادی جهان را عامل کاهش اخیر طلا میدانند .
تقویت دلار
تقویت دلار هم یکی از مجرمین سقوط طلا شناخته شد . اگر به نمودار رابطه نوسانات طلا و دلار و به ویژه یورو در ۵ سال اخیر مراجعه کنید مشاهده خواهید کرد تا اواسط سال گذشته تقریبأ هفتاد در صد هماهنگی داشتند ولی از یک سال گذشته تا کنوی در مجموع حدود هفتاد در صد ناهماهنگی داشتند . در دو سال گذشته که دلار در برابر پولهای مهم در مجموع تقیت شده است کسی اعتنائی به تأثیر آن بر طلا نداشت وحالا به یکباره همه به یادش افتاده اند .
نرم شدن مواضع ایران و آمریکا
گروهی از مفسران از تأثیر آشتی جویانه شدن موضع گیریهای ایران وآمریکا بر سر انرژی اتمی در کاهش طلا سخن میگویند . ولی اولأ در یک ماه اخیر به غیر از تغییرات سطحی و ظاهری در مواضع دو طرف چیز قابل توجهی مشاهده نشده است . دومأ پیوستن ایران به پیمان شانگهای و اتکاء به پشتیبانی این اتحادیه میتواند زمینه ساز تداوم یا تشدید اختلافات ایران و آمریکا و حتی اروپا شود . صرف نظر از اظهارات خوشایندی که طراحان پیمان شانگهای یعنی چین و روسیه در مورد نقش و اهداف این اتحاد به میان میآورند ، در واقع هدف ناگفته آنان گسترش و تثبیت نفوذ این دو کشور بزرگ در خاورمیانه و به ویژه ایران است . روسیه با رویای احیای دوران ابرقدرتی خود و چین به امید پدیدار شدن به عنوان یک بازیگر اصلی در حال یار گیری هستند . به نظر من درگیری قدرتهای خارجی بر سر تقسیم سهم خود در خاورمیانه و به ویژه ایران در آینده افزایش خواهد یافت . در واقع هدف موش وگربه بازی که آنها با مقامات ایران و به بهانه انرژی اتمی انجام میدهند چیزی جزء بدست آوردن لقمه گنده تر از منابع و ثروت کشور ما نیست .
بزرگان طلا
تعداد بسیاری از تحلیلگران جهانی طلا همیشه سرمایه داران و معدن داران بزرگ طلا و بانکهای مرکزی و به ویژه بانکهای مرکزی آمریکا ، اروپا ، و ژاپن را مقصر سقوط طلا میدانند . دلیل اصلی آنها هم اینست که چون آمار معاملات انها نشان میدهد که از ۵ سال پیش در هر افزایشی آنها فروشنده شده اند خالص آمار آنان همیشه فروش بوده است و هنوز هم فروشهای تصفیه نشده بسیاری دارند . البته شرح این قضیه طولانی است ولی ساده شده و کلی آن اینست که هرگاه شرکتهای سرمایه گذاری با خریدهای کاغذی خود قیمت را بالا میبرند نقدی کاران به قصد تأمین سود بیشتر برای خود و نه با هدف کاهش قیمت فروش میکنند اگر قیمت باز هم بالاتر رفت و در موقع سررسید خریداران تقاضای طلا کردند که اغلب نمیکنند طلا را به آنها تحویل میدهند و اگر شرکتهای سرمایه گذاری خواستند خریدهای کاغذی خود را با فروشهای کاغذی جبران کنند قیمت به شدت سقوط میکند و در قیمتهای پائین تاجران بزرگ طلا و معدن داران فروشهای کاغذی خود را در قیمتهای پائینتر باخریدهای کاغذی جبران میکنند . در واقع آنان به دنبال تأمین سود بیشتر هستند و نه کاهش دادن قیمت طلا . و در دراز مدت گرایش طبیعی معدن داران و تاجران بزرگ طلا اینست که قیمت افزایش یابد .
اینها مطالب عمده ای است که اغلب گزارشگران و مفسران در رابطه با سقوط اخیر طلا به آنها استناد میکردند و در واقع برای افکار عمومی خوراک فکری ساده و سریع مهیا میکردند . به بعضی ویژگیهای گزارشات و تحلیلهای رسانه های عمومی و تقریبأ همه سایتهای متخصص طلا اشاره میکنم :
همواره بالا و بالاتر
به ویژه در چند ماه اخیر به هر جا مراجعه میشد صحبت از بالا وبالاتر بود و هر گاه قیمت شدیدتر صعود میکرد نظرات داغ تر میشد وبه همان نسبت ارقام پیشبینی ها هم تصاعدی بالاتر میرفت حتی کمتر کسی در دنیا یافت میشد که بگوید لااقل در کوتاه مدت امکان کاهش وجود دارد .
نوشداروی بعد از مرگ سهراب
معمولأ بعد از وقوع نوسانات شدید رسانه ها دنبال توجیهاتی برای آن میگردند . یعنی اگر نوشداروئی هم دارند بعد از مرگ سهراب تهیه میکنند .
عامه پسند و جسته گریخته
به استدلالات یک ما اخیر آنان که در فوق مخترأ بیان شد مراجعه کنید تا به محتوی و ارزش آنها پی ببرید .
در مجموع عوامل تأثیر گذار بر قیمت طلا چه از لحاظ شدت افزایش و کاهش و چه از نظر زمانبندی بسیار فراتر و پیچیده تر از آن است که رسانه ها و سایتهای طلا عنوان میکنند . مطالب روزانه رسانه ها بیشتر توجیهی ویا تحریک آمیز بوده و برای مصرف عمومی و جلب توجه عامه برنامه ریزی شده است و نمیتواند منبع و یا پایه درستی برای ارزیابی آینده و تصمیم گیری واقع شود .
در رابطه با ویژگیها و خصلت افزایش ها و کاهشهای چند ماه اخیر که در مقایسه با ۵ سال گذشته بسیار تند بودند در همین صفحه و در آرشیو این وبلاگ مطالبی را که از چند ماه قبل نوشته ام برای مطالعه موجود میباشد .
ما چه کرده ایم ؟
سایتها و نشریات ایرانی هم تا آنجا که من اطلاع دارم جز تکرار و ترجمه حرف خارجیها چیزی از خودشان بروز ندادند .
در مقایسه با نیاکان خود میبینم آنها تولید کننده اندیشه و علم و سرآمد روزگار بوده اند و حالا ما به درجه ای از تباهی سقوط کرده ایم که حتی نمیتوانیم مصرف کننده اندیشه ها و علوم سازنده خارجیها هم باشیم و در همه امور دور از جان مصرف کننده زوائد و بنجل آنها شده ایم . اغلب به هر چیزی توجه میکنیم جز به اموری که سعادت و آینده مارا تأمین میکنند .
به عنوان مثال مشاهده کنید برای مسابقات فوتبال و نه ورزش فوتبال چه حجم انبوهی تلویزیون ، نشریه ، سایت ، گزارشگر ، مفسر ، مقاله نویس ، و حمایت مالی دولتی و غیر دو لتی و وقت وانرژی خود مردم اختصاص یافته است و حال آنکه برای امور مهم زندگی اقتصادی کشور و سعادت نسل کنونی و آینده که حتی موفقیت در میادین ورزشی هم یکی از نتایج آن خواهد بود ، تقریبأ هیچ کار اساسی صورت نمیگیرد . مثلأ طلا ، ارز ، و نفت و تغییرات قیمت آنها درزندگی کنونی ونسل آینده تعیین کننده بود و نبود ما میباشد ولی از پژوهش و کار فکری و رسیدن به نظرات معتبر و کار شده و تعیین خط مشی صحیح در این زمینه ها اصلأ خبری نیست و یا اگر کاری شده اجازه مطرح شدن در سطح جامعه نمییابند . گفته میشود قدرتهای خارجی و همدستان داخلی آنها عالمأ و عامدأ نمی گذارند مردم به امور مهم توجه کنند و آنها را سر کار گذاشته اند . این یک واقعیت است ولی واقعیت مهمتر اینست که بنا به مثل حکیمانه خلایق هرچه لایق ما هم شایستگی رفتار بهتری تا کنون از خود بروز نداده ایم . امیدوارم از زندگی خود و مقایسه آن با دیگر ملل عبرت لازم را بگیریم .
رشید دمهری