آینده طلا ، دلار، نقت و فلزات صنعتی
آینده طلا ، دلار، نفت و فلزات صنعتی
شنبه ۷ مردادماه ۱۳۸۵ ۲۹ جولای ۲۰۰۶
قیمتهای پایان هفته هنگام ثبت این نوشته : یک اونس طلا ۶۳۶ نفت خام نیویورک ۳۰/۷۳ نرخ مبادله یورو با دلار ۲۷۵۰/۱
در سطح کارشناسان جهانی و شرکتهای سرمایه گذاری فعال در بازارهای مالی فوق اندیشه ها وعملکردهای متفاوتی در رابطه با این دارائی ها وجود دارد .
بخش اول : که اکثریتی حدود نود درصدی را شامل میشوند ، در نزد عموم مردم شناخته شده و در رسانه های پر مخاطب نفوذ و حضوری چشم گیر و دائمی دارند .این گروه که عمومأ تحلیل ها و انتشارات رایگان هم ارائه میدهند معتقدند در سال های آتی یعنی تا حدود دو سال آینده با تورم شدید در سطح جهان روبرو خواهیم بود و قیمت طلا ، نفت ، و فلزات پایه نظیر مس و روی و غیره به شدت افزایش بیشتری خواهند یافت و در نتیجه قدرت خرید دلار و برابری آن با سایر پولهای عمده نظیر یورو و ین و پوند هم به شدت کاهش خواهد یافت .از لحاظ تبلیغ عمومی این گروه دست بالا را دارد.
مصداق تآیید این سخن این است که هر فردی با حد اقل مطالعه به کرّرات شنیده یا خوانده که قیمت طلا به هزار یا دو هزار دلار در هر اونس خواهد رسید و یا قیمت هر بشکه نفت که ظاهرأ یا واقعأ از آب هم ارزانتر است به صد یا دویست دلار در هر بشکه افزایش خواهد یافت ولی هیچگاه خلاف این نظرات مشاهده نشده و به عنوان مثال کسی نشنیده که کارشناسی گفته باشد طلا به سیصد یا دویست دلار در هر اونس و قیمت نفت به بشکه ای سی یا چهل دلار کاهش خواهد یافت . این امر به گونه ای فراگیر شده است و شدت تبلیقات یک طرفه به صورتی هست که عموم مردم و حتی فعالین بورسها و بازارهای سرمایه یا تصور میکنند اصلأ دیدگاه و عملکرد دیگری وجود ندارد و یا اگر وجود دارند آنان کارشناسان و مدیرانی غیر حرفه ای و یا ناوارد و نامطمئن هستند .
بخش دوم : یا اقلیت علاوه بر اینکه بسیار اندک از لحاظ تعداد و ناشناخته در نزد افکار عمومی میباشند ، تبلیغات چندانی هم ندارند و اصولا میدان عمل آنها نه توده مردم بلکه کار با سرمایه داران نسبتأ بزرگی هستند که مطالعه شده و آگاهانه اقدام به سرمایه گذاری میکنند . به نظر من این بخش از کارشناسان ومدیران از منابع و تحلیل ها ی عمیق تر واعتبار وعملکردهای بهترو سالم تری برخوردارند . ولی این امر یعنی کمتر شناخته شدن عناصر بهتر و شهرت بیشتر عناصر کمتر مناسب در واقع یک قانونمندی جامعه و امری طبیعی میباشد ودر عمل غیر از این نمیتواند باشد. در همه امور دیگر جامعه عمومأ جنس بهتر به نسبت نایاب تر و ناشناخته شده تر است. توده مردم هم در همه امور دنباله رو کسانی میشوند که مناسب حال و در سطح اطلاعات آنان فرمایش کند هرچند که عاقبت مشتاقان خود را به ورطه نابودی بکشاند .
با توجه به شرح فوق و با تأکید بر اینکه نه فقط در دو گروه فوق طیف ها و سلیقه های متنوعی وجود دارند بکه دیدگاههای بینابینی متعدد دیگری هم وجود دارند ، ضرورت دارد که تحلیل گر نهایتأ خود دارای قدرت قضاوت مستقل و به بیانی دیگر صاحب نظر باشد و نه دنباله رو این یا آن . با این تذکر ، مختصری از دیدگاههای این دو گروه نه متفاوت بلکه کاملأ متضاد را در مهمترین موارد بیان میکنم :
گروه اول : یا اکثریت معتقد است در سال های آینده( تا حدود دو سال آینده ) با تورم شدید در سطح جهانی روبه رو خواهیم شد و به طور میانگین قیمت هر اونس طلا به هزار دلار ، نفت به بشکه ای صد دلار و سایر فلزات قیمتی و فلزات پایه نظیر مس و آلومینیم و غیره هم تقریبأ به همین نسبت افزایش خواهند یافت . و در نتیجهُ تورم شدید قدرت خرید دلار به شدت کاهش خواهد یافت و برابری آن با پولهای عمده نظیر یورو ، ین ، پوند و غیره شدیدأ کاهش خواهد یافت و به عنوان مثال برابری دلار با یورو که در حال حاضر ۲۷/۱است به ۷۰/۱ یا حتی دو به یک معنی اینکه دو دلار ارزش یک یورو خواهد داشت ، خواهد رسید
گروه دوم : یا اقلیت که خارجی ها آنها را smart money هم مینامند باور دارند که در سالهای آتی تورمی در کار نخواهد بود و قیمتها عمومأ کم یا بیش کاهش خواهند یافت و در نتیجه قدرت خرید دلار هم تقویت خواهد شد و برابری آن باسایر پولهای عمده بهبود خواهد یافت و به عنوان مثال برابری دلار به یورو به حدود یک به یک خواهد رسید . در رابطه با اقلام دیگر به عنوان مثال میانگین نظر آنها در باره طلا اینست که قیمت هر اونس به سیصد دلار و نفت به هر بشکه چهل دلار و فلزات قیمتی و فلزات پایه نظیر مس ، روی ، آلومینیم و غیره حدود پنجاه در صد از قیمت کنونی کاهش قیمت خواهند داشت .
من به دنبال چند سال مطالعه نظریات دو گروه نامبرده و سایر نظریات بینابینی در مجموع و با برداشت و ملاحظات خاص خود همانطور که در نوشته های چند ماه قبل هم مطرح کرده ام به این نتیجه رسیده ام تا حدود دو سال آینده اقتصاد جهانی با رکودی مواجه خواهد شد که ممکن است نسبتأ خفیف یا شدید باشد و قیمتها عمومأ کم یا بیش رو به کاهش خواهند رفت و دلار آمریکا هم تقویت خواهد شد . کاهش طلا به حدود سیصد دلار در هر اونس ، افزایش برابری دلار به یورو به حدود یک به یک به توجه به اینکه در حال حاضر با پرداخت یک یورو ۲۷/۱ دلار دریافت میشود ، و نفت به هر بشکه چهل دلار و کاهش پنجاه درصدی قیمت فلزات پایه مانند مس ، آلومینیم ، روی و غیره با اطلاعات و برداشت هائی که من از وضعیت کنونی اقتصاد جهانی و سیستم پولی و اعتباری حاکم برآن دارم سازگار و منطقی میباشد .
بیان این نظریات نه به قصد تأ ثیر گذاری بر نوع افکار و جهت گیری خوانندگان این وبلاگ بلکه به منظور آشنائی با گرایشات گوناگون موجود در دنیای کارشناسان و مدیران شرکتهای سرمایه گذاری میباشد ، امری که کمتر به آن اشاره میکنند . دیدگاه من فقط با پیگیری علائم و نشانه هایی که دال بر تأیید و صحت آن باشند و مشاهده تداوم و تقویت آن علائم است که شرایط لازم برای اجرائی کردن آن فراهم میشود . گرایش و درک شخصی بدون تأیید عینی نشانه های قابل قبول و مستند و طتبیق آن با قانونمندی های طبیعی اقتصاد و نه تئوری های اقتصادی جور واجور ، اعتبار و ارزشی ندارد .
رشید دمهری