سونامی 2012


یکشنبه  30  بهمن   1390     19 فوریه  2012


به ظاهردنیا حالت عجیب غریبی پیدا کرده . از طرفی افزایش بیکاری و کاهش درآمد و رکود اقتصادی که از نتایجش اعتراض و اعتصاب  و شورشهای عمومی است .  و از جانبی بالا رفتن مرتب  قیمت شاخص های جهانی سهام در سه سال اخیر که ظاهرآ بیانگر بهبود اقتصاد و زندگی مردم است . ولی در این سه سال نشانی از بهبود عمومی به چشم میخورد ؟ حال و روز اروپا را که همه شاهدیم . جنبش تی پارتی و سپس شورش اشغال وال استریت هم که خبر از آتش زیر خاکستر میدهد . خاور میانه و آفریقا و روسیه و غیره  هم که جای خود دارند .
در باره اروپا که به گمان من مرکز سونامی آینده است  شاید گفته شود :

این یونان و سایر کشورهای کوچک اروپا هستند که به واسطه ندانم کاری خودشان گرفتار شده اند . درست است که زیاده روی و بلند پروازی  بیجا کرده اند ولی مشوق و پشتیبانشان همان قدرتهای برتر اروپا نبوده اند ؟ همان هائی که خواب  ابر قدرتی به نام ایالات متحد اروپا را میدیدند .  چرا آلمان و فرانسه اینهمه جوش میزنند که که یونان  اعلام رسمی ورشکستگی نکند . تعداد جلسات و قرار و مدارها از عدد و رقم گذشه و هنوز هیچ  .  وام دهندگان عمده که آلمان و فرانسه و انگلیس و آمریکا باشند درد خودشان را دارند نه غم یونان و پرتقال و  فلان و بهمان .   نگرانند که  ورشکستگی یونان اعمال واقعی بزرگان  بانکدار را برملا کند .  آخر نه اینکه بزرگترین وام دهنگان آلمان و فرانسه و انگلیس و آمریکا هستند ؟ تا بحال رسمآ پنجاه درصد وام مثلآ بخشیده شده و گویا دولت  یونان خواستار بخشیدگی هفتاد درصد شده  . اگر بگویند پولشان به باد رفته که خوبیت ندارد ، آبرومندانه ترهمان است که گفته اند .  علاوه بر این  نمیخواهند یونان ورشکسته شود  و خللی بر رویای  دیرینه  کشوری به نام ایالات متحده اروپا وارد شود  و مبادا بدعتی شود که دیگر کشورها  راه خروج از این اتحادیه  پی گیرند .  به هر حال یونان و سایر بده کاران و حتی طلبکاران چاره ای ندارند جز اینکه  دیر یا زود از این اتحادیه سرهم بندی شده اروپا و و پول بیمعنی ترش خارج شده و سرنوشت خود را خود بدست گیرند .

و اما در باره رشد نسبتآ  تند و تیز قیمت سهام در این سه سال اخیر چه میتوان گفت ؟

گویا قیمت سهام راه و رسم و زبان خاص خودش را دارد و اعتنای چندانی به واقعیت های اقتصادی و شرایط زندگی مردم ندارد .  به ظاهر دو دنیای جدا از همند .  یکی در بیکاری و بدهی و نگرانی از آینده شب و روز ندارد و دیگری در هوس سود بیشتر سر از پا نمیشناسد . اینگونه شکاف ها همیشه بوده ولی تا کجا و تا کی ؟ دوام میآورد ؟ البته هر چه این شکاف بیشتر شود پیامد ویرانگرش هم بیشتر . چشم مردم فقط قیمت را میبیند و نه ته و توی آنرا .  به همین دلیل با هر نوسانی یا شاد میشوند یا افسرده و وحشت زده .  تازه قیمت شاخصهای عمده سهام دنیا در مقایسه با شاخص کل بورس تهران که چندان افزایشی  به خود ندیده اند و هنوز از اوج سه سال  پیش  هم پائین ترند .  شاخص کل بورس تهران در همین مدت سه سال از 8 هزار به 27 هزار رسید  که هیچ شاخصی در این مدت به گردش نمیرسد . حساب کنید چند برابر شده ؟  آیا اقتصاد و مدیریت یا بهره وری اقتصاد ایران  در این مدت بهبود یافته ؟  و اگر هم یافته به این نسبت بوده ؟  بله دو دنیای متفات ولی نه برای همیشه . 
 ارزیابی آینده سهام یا هرچیزی یا از راه تکنیکی  ( بررسی نمودار و نشانگر ها ) و یا بررسی محتوا یا درون مایه ( فاندامنتال ) یا ترکیب  هر دو میسر است .  وارد این بحث ها نمیشوم هرچند من بررسی هردو را مناسبتر میدانم .

در حال حاضر اگر به نمودار شاخصهای عمده سهام و یا نرخ برابری یورو و دلار آمریکا و یا طلا و غیره نگاه کنیم هم میتوان گفت در فلان مدت افزایش میابند یا با تفسیر دیگری گفت کاهش و در عمل هم همین اختلاف سلیقه و یا سردرگمی  مشاهده میشود  .  ولی این فاندامنتال هم تعریف مشخصی ندارد .  بیشتری ها فاندامنتال راهمان آمار و اخبار اقتصادی میدانند که اکثرآ از طرف دولت ها اعلام میشوند  که در دقت و صحت آن اما و اگرها  فراوان است . و تقریبآ همه رسانه ها هم هر حرکت مثبت یا منفی در قیمت سهام و هر چیزی را به این یا آن خبر خوب و بد نسبت میدهند و کنجکاوی مردم را رفع و رجوع میکنند  .

از نگاه من حکایت تکنیک و فاندامنتال که من به جایش کلمه درون مایه را بکار میبرم بسیار بیشتر و عمیق
تر ازآنچه معمولآ میشنویم  هست  .
 حالا من به دو سه مورد ، که به عنوان درون مایه یا فاندامنتال شاخصهای عمده سهام آمریکا قابل توجه میدانم  ، اشاره ای میکنم  که باشد مشت نمونه خروار .

یکی این نمودار VIX  است که کاهش آن نشانه آسوده خاطری  سهام داران و افزایش آن بیانگر نگرانی یا وحشتشان میباشد . در این نمودار سه ماهه   http://stockcharts.com/h-sc/ui?s=$VIX    که  سه ساله اش را هم میتوان دید  و اکنون تقریبآ به پائین ترین حد تاریخی خود رسیده که میتوان دیر یازود  انتظارافزایش تند یا ملایم این شاخص و کاهشی به همان نسبت در قیمت سهام را داشت .

دیگری نرخ رسمی بهره کوتاه مدت دلار است که بانک مرکزی آمریکا نزدیک به صفر نگه داشته و گفته تا سال 2014 هم افزایش نخواهد داد که ببینیم و تعریف کنیم .

ولی نرخ بهره واقعی دلار را در اینجا   http://stockcharts.com/h-sc/ui?s=$IRX ببینید که هم اکنون حدود چهار برابر نرخ رسمی دلار است و از دو ماه پیش به شدت و برخلاف وعده برنانکی افزایش یافته .
نرخ بهره اوراق سی ساله تنها حدود سه درصد است . این نرخهای بهره متفاوت هر کدام  پیام بسیاری برای آینده اقتصاد جهانی و قیمت سهام  و غیره دارند که شرحش نوشته  را طولانی میکند .

مورد دیگر شاخصی به نام BALTIC DRY INDEX میباشد .  این در واقع مهمترین شاخص یا بهترین ترازوی سنجشی میباشد که  اقتصاد واقعی دنیا را نمایان میکند .

و این وضعیت نمودار شش ماهه این شاخص http://www.bloomberg.com/quote/BDIY:IND/chart       .  درست در همان مدتی که سهام های عمده جهانی مرتب بالا و بالاتر میروند ، این شاخص که میانگین جهانی قیمت حمل بار توسط کشتی هست  پائین و پائینتر میرود . عامل عمده تآثیر گذار بر این شاخص اینست که هر گاه اقتصاد جهانی رونق یابد و تقاضا برای حمل کالا بیشتر شود میانگین قیمت حمل بالا میرود و هرگاه به واسطه رکود اقتصادی و تجاری  حمل بار کمتر باشد قیمت هم پائین تر میرود  .  ببینید در این سه سال از کجا به کجا آمده . تنها از ابتدای سال کنونی میلادی که شاخصهای سهام به شدت افزایش یافته این شاخص 58 درصد کاهش داشته . این هم یک نمونه دیگر از این دو دنیای متفاوت .

توجه به اینگونه درون مایه ها (فاندامنتال ) در بازارهای جهانی و ملاحظه تکنیکهای نموداری و نشانگر ها ( اندیکاتور ) مرا به این نتیجه میرساند که اقتصاد واقعی جهانی بسیار صدمه پذیر هست و شاخصهای سهام با این چنین زمینه ای جای بلندپروازی خیلی بیشتری ندارند و به زودی همچون بهمنی به سراشیبی خواهند افتاد . البته ممکن است بعد از مدتی به هر دلیلی باز هم کمی بهبود یابد ولی تا
کف نهائی  قیمت  راهی بس طولانی پیموده خواهد شد . و در این صورت فلزات صنعتی مانند مس و قیمتی همچون طلای جهانی  و نفت  و مسکن و کالاهای مصرفی هم کاهش سنگین و طولانی مدتی را تجربه خواهند کرد . و مهمتر اینست که بدانیم پیامدهای اجتماعی و سیاسی چنان رویدادی چه خواهد بود . به باور من یک قانون کلی وجود دارد و آن اینست که همراه و به دنبال خرابی اقتصاد و درآمد ، به ویژه هنگامی که خودش را در سقوط قیمت سهام جلوه گر کند ، خشم ، عصبانیت و نابردباری و سرانجام شورش و جنگ در پی خواهد آمد . خرابی اقتصاد و تنگنای مالی همه ملاحظات و مصلحت اندیشی ها را کنار خواهد زد و شمشیر داد و بیداد و عدالت خواهی و به همراهش  شوق ویرانگری و تاراج را بر جامعه حاکم خواهد کرد . از هم اکنون آغاز این روند دردناک را در همه جای دنیا میبینیم  . و آنگاه که این حالت پر شتاب تر شود به باورمن فشار ویرانگریش در وحله اول بیشتر متوجه خاورمیانه و به ویژه سرزمین عزیز ما ایران خواهد شد . پس بر ما  وجهانیان  ایراندوست  میباشد که از هم اکنون این طوفان پیش رو را ببینیم و اگر چه نمیتوانیم مانع وقوع آن شویم ، تا جای ممکن از دامنه خسارتش بکاهیم و انگیزه این نوشته همین است .

رشید دمهری


پیوست اول

یکشنبه 7  اسفند  1390   26 فوریه  2012

طی دو سه ماه اخیر آنچه بیش از همه مورد توجه بازارهای پول و سهام و واوراق قرضه و طلا و نقره و سایر فلزات قیمتی و صنعتی  و نفت قرار گرفته موضوع اعطای وام توسط بانک مرکزی اروپا به حدود 500 بانک واجد شرایط اروپائی  میباشد . البته با گرفتن وثیقه سقفی برای این وام در نظر گرفته نشده  . این عملیات با نام اختصاری  LTRO  و عنوان  long term refinancing operations و به هدف کاهش فشار بر روی بانکهای بدهکار اروپائی و همچنین کم کردن نرخ بهره اوراق قرضه دولتی کشورهای بدهکار مانند یونان ، پرتقال ، اسپانیا و غیره و نهایتآ جلوگیری از عمیق تر شدن روند طبیعی بحران اقتصادی اروپا میباشد . اولین عملیات وام دهی 21 دسامبر سال  2011 صورت گرفت که 489 میلیارد یورو تقاضا و پرداخت شد . چهارشنبه این هفته  29  فوریه دومین نوبت اعطای وام سه ساله با نرخ بهره یک درصد میباشد . حدس و گمان پیرامون حجم این عملیات و پیامد های آن فراوان است .   اغلب تیتر رسانه ها و بسیاری از تحلیلها این اقدام بانک مرکزی اروپا را مثبت و افزایش چند ماه اخیر تقریبآ همه آن بازارها را به همین تزریق ها  نسبت میدهند  .  سوای هر نتیجه ای که  این حراج پولی داشته باشد ، به تصور من یکی دو روز زوتر یا دیرتر و یا همزمان با اجرای این عملیات همه بازارهای عمده یعنی شاخص های عمده سهام مانند داوجونز و فلزات قیمتی و صنعتی و نفت و غیره کما بیش واکنش منفی نشان خواهند داد . واین آغازی میشود برای سقوط  دست کم مرحله ای همه آنها و افزایش قدرت دلار آمریکا به ویژه در برابر ارزهای عمده اروپائی  و تا مرحله بعد که ببینیم باز چه برگی رو خواهند کرد .

رشید دمهری


پیوست دوم

یکشنبه  14 اسفند  1390  4 مارس  2012

درست بعد از اینکه بانک مرکزی اروپا در روز چهاشنبه 29 فوریه وامی به مبلغ 523 میلیارد یورو به بیش از  800  بانک  پرداخت کرد و در رسانه ها به عنوان عامل مهمی برای رشد اقتصادی اروپا و جهان قلمداد شد  ،  شاخصهای سهام و فلزات و نفت و یورو و غیره  ، بدنبال یک افزایش لحظه ای ، شروع کردند به ریزش . در این میان فرو غلتیدن سهمگین  طلا و نقره موجب حیرت بسیاری از تحلیلگران تکنیکال ؟  و فاندامنتالیست  ؟   شد .  طلا تنها طی دو سه ساعت همه آنچه را در طول یک ماه بدست آورده بود از کف داد و نقره در همین مدت 7 درصد کاهش یافت . مطابق معمول  در چنین هنگامه ای که عامه مردم و مراجعشان و همینطور رسانه های عمومی دنبال بهانه یا توجیه میگردند  ، متهمی بهتر از برنانکه رئیس بانک مرکزی آمریکا پیدا نشد .  فراوان گفتند و نوشتند که این آقا یک چیزی گفت یا نگفت و باعث فرو ریختن طلا و نقره شد وگرنه اینها پتانسیل بالا رفتن داشتند و اینها را تحلیل مینامند و پیروانشان هم کم یا بیش آرام میگیرند .
 سوای اینها  و به باور من ، علاوه بر عوامل متعدد دیگر ،  شدت سقوط  طلا و نقره در روز چهار شنبه و نیز افزایش نرخ بهره کوتاه مدت دلار آمریکا طی دو سه ماه اخیر و عدم پیروی شاخص حمل ونقل ( Dow Tranceports ) از داوجونز صنعتی طی دو ماه اخیر و همچنین ضعف  یک ماه اخیر شاخص  ( Russell  2000 ) نشانه های آشکاری هستند از نزدیک بودن فروکش بسیار تند و طولانی همه شاخصهای عمده جهان و حتی غیر عمده مانند شاخص کل بورس تهران که پیامدهایش هم در سونامی 2012 بیان شده  .  آنگاه که شاخص های جهانی سهام حرکت طبیعی خود را که هدفش در نهایت برگرداندن سلامت و تعادل به بازارها و اقتصاد جهان است آغاز کند همه فلزات قیمتی و صنعتی و نفت و غیره هم به ناچار و کم یا بیش از شاخصها پیروی خواهند کرد .  بانکهای مرکزی اروپا ، آمریکا ، ژاپن  ، چین و انگلیس وغیره مدتهاست دارند همه تیرهای ترکش خود رها میکنند تا بخیال خود مانع رفتار طبیعی بازار شوند . هنگامی که سرآمدان علمی و عملی پول و اقتصاد ؟  گمان میکنند و بر این گمان سماجت میکنند که با چاپ  پول بی پشتوانه و یا اعطای وام و اعتبارات سربه فلک کشیده میتوان اقتصاد و زندگی مردم را بهبود بخشد دیگر از رسانه ها ی عامه پسند و مفسران ریز و درشت و خود مردم چه توقعی میتوان داشت .