دنیای مشاوره و مدیریت
۵ ژانویه۲۰۰۶ ۱۵ دی ۱۳۸۴
قدم اول
اولین اقدام شرکتها و سرمایه گذاران و تدارک بینندگان سایر فعالیتهای اجتماعی درممالک پیشرفته ، انتخاب مشاور مناسب با اهداف خودمیباشد . در ایران برگزیدن مشاور به مفهوم امروزی اصولاً وجود ندارد . طبیعت بشرابتدا تفکر ومشاوره وسپس اجراء میباشد . در ایران هم همگی این کار را انجام میدهند منتها نه با روش واقعبینانه وخردمندانه ومتکی به علوم روز بلکه با توسل به سنتهای عامیانه که در نوشته های قبلی ذکر شده اند یا با روشهایی مثل مشاوره با بزرگترها و ریش سفیدان و اتکاء به مطالعه وتحقیقات نیمه ناقص فردی آمیخته با نگرش واحساسات شخصی . روش کار جدیدی هم در سه دهه اخیر رایج شده و آن بدست آوردن اطلاعات و علا ئم ویژه از محافل سرّی وبه اصطلاح از رابطه داران insiders میباشد . چراازتحقیقات ومشاوره واقعی درایران خبری نیست؟
برای اینکه طی حدود یک قرن گذشته اندوختن ثروت ورسیدن به مقامات عالیه چندان ربطی به کار ، علم وهنرنداشته . ثروت خداداد نفت همچون گوی طلایی به میان انداخته شد وهر گروهی به شیوه ای که توانست سهمی را نصیب خود کرد و بقیه مردم هم به حال خود رها شدند . در نتیجه فکروذکر مردم هم این شده که یک جوری راهی به محافل از ما بهتران پیدا کنند . و یا گوششان را تیز کرده اند که خبری ، پچ پچی ، رمزی ویا خطی از جاهای تصمیم گیر وسحر آمیزبه دست آورده وسرمایه های خود را به آن سمت حرکت دهند. طبیعی است که در چنین فضائی دیگرصحبت از علم ، تحقیق ، و استدلال واینجور چیزها مضحک مینماید . یا حرفهای در گوشی و رمزهای ویژه یا هیچ . با این وجود در پی شدت یافتن روند جهانی شدن به زودی این شیوه زندگی فرو خواهد ریخت ودوران جدید به همراه بازیگران شایسته خود پا به عرصه وجود خواهد گذاشت. روش کسب ثروت هم تغییر بنیادی خواهد کرد وآنان که به سبک وسیاق یک قرن گذشته و به ویژه سه دهه اخیرثروت اندوخته اند چنانچه نگرش و عملکرد خود را با شرابط آینده هماهنگ نسازند به ناچار دیر یا زود به افول خواهند رفت . نسل آینده نان فکر، سواد ، وکار خلاق خود را خواهد خورد ونه روابط ویژه داخلی و خارجی .
کالای پر تنوّع
تولید کنندگان خدمات مشاوره ای همانند ارئه دهنده سایر کالاها محصولاتی ارزان ، گران ، کپی ، استوک و اصیل original و غیره ارائه میدهند . ولی این بازار یک ویژگی منحصر به فرد هم دارد و آن تولید کنندگانی است که با وجود هزینه زیاد ، محصول خود را به رایگان تقدیم میکنند واین امر برای بسیاری ابهام انگیز شده .
از نظر شیوه کار سه گروه عمده را میتوان تشخیص داد :
۱- گروهی شناخته شده که بابت خدمات مشاوره ای خود پول میگیرند .
۲ - گروهی که خدمات خود را مجانی ارائه میدهند مانند CNBC ، bloomberg ، forexnews.com . تأمین مالی این رسانه ها از منابعی شناخته شده یا ناشناخته صورت میگیرد و خط معینی که در دستور کار آنها قرار دارد و منافعشان را تأمین میکند پیش میبرند . اتکاء به تحلیل وپیشبینی این گونه منابع ممکن است فریبنده و خطرناک باشد .
۳- افراد و شرکتهائی میباشند که تمامی ویا بخشی از خدمات خود را برای مدت معینی مجانی ارئه میدهند . هدف فراهم نمودن فرصت تطبیق نظریات وپیشبینی آنها با تحولات واقعی آینده میباشد . با این شیوه ، فرصت تصمیم گیری آگاهانه جهت خرید محصولات آنان بدست می آید .
سرمایه گذاری وهزینه تحقیق
در محیط های پیشرفته قبل از شروع هر نوع فعالیتی علاوه بر صرف وقت ، بابت مشاوره واطلاعات به عنوان تامین کننده درستی تصمیم گیری یا کاهش ریسک ، کم یا بیش هزینه میکنند . در ایران تا کنون اصلأ این حرفها مطرح نبوده . شخصی تصمیم میگیرد ۵۰۰ میلیون تومان طی دو سال برای ساختمان سازی هزینه کند . میپرسی برای اطمینان از صحیح وبه موقع بودن سرمایه گذاری خود و بدست آوردن اطلاعات مرتبط با ملک چه هزینه ای کرده ای میگوید هیچ . یک پدر مادر آرزومند میخواهند فرزندشان به فلان درجه از تحصیلات دانشگاهی نائل شود . مجددأ سوال فوق را مطرح میکنی میبینی به غیر از همان مشاوره های سنتی رایج هیچ کاری نکرده اند . عمومأ هم وقتی در میانه یا آخر کار با زیان مواجه میشوند تازه به فکر چاره جویی می افتند و از ناچاری به این و آن توسل میجویند .
در دنیای امروز این شیوه های تصمیم گیری و سرمایه گذاری بیشتر به قمار شبیه است تا فعالیتی آگاهانه و هدفمند . یک دلیل این وضعیت نبود افراد واقعأ کارشناس و مسئول میباشد . در ایران مجریان و واسطه ها به قصد بازار گرمی نام خود را مشاور گذاشته اند مانند مشاوران املاک.
مدیریت جدید
بر خلاف نیمه اول قرن بیستم امروزه اغلب سرمایه گذاران وتولید کنندگان کار فکری تحقیق و حتی مدیریت را هم طبق قرارداد به متخصصین واگذار و وقت خود را صرف نظارت و چگونگی عملکرد آنها و در صورت لزوم تغییر و جابجایی آنان میکنند . با این شیوه بازدهی هر دو طرف وصرفه جویی در وقت بهبود میابد . در واقع بازار پر رقابتی بین ارائه دهندگان خدمات تخصصی به وجود آمده که صاحبان سرمایه به تناسب شایستگی خود مناسب ترین ها را انتخاب میکنند . مدیریت سرمایه در ایران هم ضرورتأ به این شیوه روی خواهد آورد .
سرمایه فکری وفیزیکی
حدود ۳۰ سال است که در جوامع پیشرفته کار فکری و یا به عبارت مناسبتر سرمایه فکری جایگاه نخست را به خود اختصاص داده است و سرمایه مالی هر چقدر هم بزرگ باشد دنباله رو آن است .
مراجعه کنید به مجله forbes.com ولیست میلیاردرهای جهان را بررسی کنید .
بزرگانی همچون راکفلرها به پائین جدول سقوط کرده اند وکسانی مانند بیل گیتس و وارن بافیت که ۳۰ سال پیش حتی نام آنها در لیست وجود نداشت به ترتیب مقام اول ودوم را به خود اختصاص داده اند آنهم به برکت کار فکری .
دنباله روی خطرناک
کارشناس برجسته و تحلیل گر اصلی سایت کیتکو آقای Paul van Eeden که ازاوبرای سخنرانی در کشورهای مختلف دعوت به عمل می آید حدود یک ماه پیش که طلا به حدود530 دلار افزایش یافته بود در تلویزیون بلومبرگ مورد مصاحبه قرار گرفت و نظر قطعی خود را که طلا طی یک یا دو سال آینده بیش از 700 دلار خواهد شد، را مجدادأ مورد تأیید قرار داد . او باور خود را که مبتنی بر مطالعات گسترده میباشد اظهار داشت و نمیخواهد اعتبار خود را در معرض خطر قرار دهد . آیا حدود یک ماه پیش که همه رسانه ها پر بود از این نظرها میبایست از آنها پیروی کرد وطلای 530 یا 540 را خریداری کنیم ؟
ویا چون در سه هفته اخیر کم یا بیش طلا کاهش یافته عجولانه قضاوت کنیم و نظر او وامثال او را باطل بدانیم ؟ آیا اطلاع داریم خود این کارشناسان که اغلب معامله گر هستند معاملات خود را چگونه مدیریت کرده اند ؟ آیا امکان ندارد در قیمت داغ سه هفته پیش آنها طلای خود را فروخته و منتظرر کاهش دوره ای بمانند و سپس در قیمت های مناسب تر و با هدف 700 دلار پوزیشن دراز مدت اختیار کنند ؟
آقای Warren buffett را کمتر امریکایی وغیر امریکایی میباشند که به اعتبار ، عمق دانش ، دوراندیشی و تبحر او در معامله گری آگاهی نداشته باشد . در اوئل ژانویه 2005 در حضور خبر نگاران و در حالی که یورو با دلار حدود 1.35 بوداضحار داشت آینده ای برای دلار نمیبیند . حدود دو ماه پیش رسانه ها و من جمله بلومبرگ خبر دادند که آقای بافیت بابت فروش دلار و خرید پول کشورهای دیگر چهار میلیارد دلار ضرر کرده است و بیست پنج درصد از بیست یک میلیارد که فروخته بود مجددأ باز خرید کرده است . البته آقای بافیت سرمایه گذار دراز مدت است و گفته میشود میانگین سرمایه گذاری او ده سال است . توجه کنید که آقای بافیت یک اصول گرا fundamentalist ودر تایم گذاری timing به گفته خودش تبحری ندارد وبرایش چندان هم مهم نیست . او در سال 1998 یعنی 8 سال پیش 120 تن نقره نقدی به قیمت هر انس حدود 8.5 دلار خریداری کرد . در آن موقع سرو صدای بزرگی در بازار ایجاد شد وهمه میگفتند حالا که آقای بافیت هم نقره خریده قیمت آن چنین و چنان خواهد شد . از آن زمان تا دو سال بعد قیمت نقره به کمتر از چهار دلار هم سقوط کرد . گفته یا شایع شده او نقره خریداری شده را اجاره داده است .
در آخرین روز کاری سال 2005 شبکه بلومبرگ خبر داد آقای بافیت وهمچنین دو تا از بزرگترین بانکهای جهان یعنی citigrou و ubs با وجود اشتباهاتشان در سال 2005 اعلام کرده اند که آنها بر نظر قبلی خود پایبند هستند ودلار در سال 2006 مجدادأ روند سقوط را طی خواهد کرد.
در رابطه با ارزیابیهای چند ماه اخیر من در مورد طلا و یورو - دلار گروهی به پیشبینیهای من اعتماد کرده و خود شخصأ وبدون ذکر مأخذ توصیه هائی به مراجعین خود کرده ومدتی هم نتیجه مثبت گرفته اند ولی به عنوان نمونه در نوسانات یک ماه اخیر طلا به ابتکار خود نظراتی ضدونقیض داده اند وظاهرأ تحت تأثیراظهار نظرهای رسانه ها در قیمت های 430 و440 توصیه به خرید کرده اند و با سقوط سریع وشدید دو هفته گذشته زیان سنگینی متوجه معامله گران و خدشه دار شدن اعتبار نظر دهندگان شده است .
با توجه به نمونه های ذکر شده دنباله روی ویا تقلید گاه و بیگاه از این وآن ، حتی اگر بهترین و معتبر ترین تحلیل کنندگان جهان باشند دیر یا زود قطعأ موجب زیان خواهد شد . وگرنه این محصولات رایگان فراوان است ویکی از اهداف بعضی ازآنها تأثیر گذاری بر احساسات وافکار همین پیرو ها میباشد .
رشید دمهری